درود به همه دوستان، یکسری عکس به عنوان سفرنامه برای سفری که به نراق داشتیم آماده کردم، این سفرنامه دارای 55 عکس هست که به جز چند عکس غار چال نخجیر بقیه رو خودم گرفتم. البته عکسها ممکنه خیلی حرفهای نباشند اما برای اینکه به صورت مجازی به نراق سفر کنید بد نیست. پیش از شروع باید بگویم که چرا اسم این سفرنامه را نراق شهر پنهان گذاشتم چون از نظر من و با تجربهای که داشتم واقعا زیباییهای این شهر از چشمها پنهان مانده و بد نیست بیشتر در مورد آن بدانیم.
چون سفر ما یک روزه بود (از تهران به نراق) سفرنامه به صورت روزانه تهیه نشده است و کلیه بخشهای سفرنامه در یک مطلب گردآوری شده است.
اگر تهرانی باشید برای رفتن به نراق یک روز کافی است. البته اگر علاقهمند به سفرهای یکروزه هستید. خوب برای شروع باید از استان تهران خارج شده و به استان قم وارد شوید.
اینجا مسجد اهل بیت هست ورودی استان قم، زمانی که شما وارد استان قم میشوید دست چپ بعد از عوارضی میتونید این مسجد رو مشاهده کنید.
روبروی همان مسجد طبیعت سرسبز و زیبایی است که میتوانید صبحانه را اینجا میل کنید. اگر صبح زود راه افتاده باشید میتوانید نراق را یک روزه بروید و به تهران برگردید. اینجا آلاچیق هم هست برای اینکه راحت بتوانید صبحانه میل کنید و بین راه کمی استراحت کنید.
اولین جایی که پیشنهاد میکنم حتما سر بزنید، غار زیبای چالنخجیر است. مسیری که در تصویر مشاهده میکنید مسیر ورودی چالنخجیر است. این غار زیبا جذابیتهایی دارد که در ادامه با آن آشنا خواهید شد.
این هم کوههای بالای چالنخجیر هست که بسیار زیبا بودند و آدم از دیدنشان واقعا لذت میبرد. نرسیده به نراق دستچپ باید بروید به سمت چال نخجیر و برای بازدید هم باید کمی در صف انتظار بمانید و بلیط تهیه کنید. (هزینه مختصری حدود 3 هزار تومان داشت)
اگر رو به تابلو چالنخجیر به سمت شمال ایستاده باشید سمت چپ یعنی سمت غرب را که نگاه کنید این قله زیبا را میتوانید ببینید که واقعا جذاب است.
این غار که تقریبا 95 درصد آن آهک است، بسیار زیباست. 12 کیلومتر طول غار است که فقط 1200 متر قابل حرکت و مشاهده بود، فوق العاده زیباست آننقدر زیباست که نمی شود چیزی در موردش گفت و باید حتما بروید و ببینید تا زیبایی واقعی آن را درک کنید. من در این سفرنامه فقط سعی در معرفی این زیباییها دارم. این غار 7 میلیون سال عمر دارد و هنوز هم زنده است و عکسبرداری از آن ممنوع شده چرا که موجب توقف رشد آن خواهد شد.
کوههای مسیر فوقالعاده زیباست و هر طرف را که نگاه کنید یک کوه زیبا را می بینید، این عکس را در مسیر و در حرکت گرفتم.
آسمان نراق فوقالعاده صاف و زیباست و اگر در یک روز آفتابی به آنجا بروید میتوانید از دیدن ابرهای آسمان صاف لذت ببرید.
این عکس نشان میدهد که به محل رستوران نزدیک شدهایم و قرار است غذا بخوریم. در ادامه سفرنامه محلی مناسب برای خوردن ناهار معرفی شده است. اما قبل از آن به چند عکسی که توسط راهنمای غار چالنخجیر گرفته شده است و با هماهنگی برای بنده ارسال کردند توجه نمایید. امکان عکس برداری توسط بنده به علت آسیب دیدن غار نبود.
چال به معنی جایی که پایینتر از سطح زمین است، برای اینکه این غار در عمق زمین قرار گرفته چال را برای اول اسم آن در نظر گرفتهاند. اما نخجیر به معنی شکارگاه هست و چون اینجا در زمان قدیم برای سران منطقه محل شکار بوده است و شکارچیان ماهر سعی میکردند شکارها رو بیارن اینجا تا سران منطقه بتوانند راحت آنها را شکار کنند به همین دلیل بخش دوم اسم این غار نخجیر نامگذاری شده است. به این ترتیب اسم کامل آن چالنخجیر در نظر گرفته شده است.
خوب، برگردیم به بحث شیرین ناهار، اگر مثل ما اطلاعات نداشته باشید احتمالا بعد از خستگی راه و دیدن چالنخجیر دوباره به سمت دلیجان بر نمیگردید و به سمت نراق حرکت میکنید به امید خوردن یک ناهار داغ و خوشمزه اما باید بگویم که بهتر است از اطلاعاتی که ما در اختیارتان قرار میدهیم نهایت استفاده را برده و به سمت دلیجان برگردید چون رستورانهای بهتری خواهید یافت. عکسهایی که مشاهده میکنید مربوط به یک رستوران سنتی در دلیجان است که میتوانید از آن برای خوردن ناهار استفاده نمایید.
وقتی به یک شهر تاریخی سفر میکنید احتمالا خوردن غذاهای قدیمی ایرانی میتواند لذتبخشتر باشد. برای همین ما بین همه غذاهای موجود دیزی سنگی با نان داغ را انتخاب کردیم.
نان تازه که از تنور داغ درآمده بود و رنگ و طعم فوقالعادهای داشت.
در کنار دیزی سنگی که با سرعت نسبتا خوبی برای مهمانان آماده شده بود و کاملا هم جا افتاده بود.
گفتم از امکانات دوربین استفاده کنم و یک نمای نزدیکتر هم از دیزی سنگی بگیرم و برای دوستان در سفرنامه قرار بدم که لذت دیدن را ببرند تا امید به خدا خودشان راهی سفر شوند و لذت خوردن دیزی سنگی شهر دلیجان را هم بچشند.
این گل را گذاشتم که هم طبیعت زیبای نراق در فصل بهار را ببینید و هم شاد بشوید و پر انرژی برای بخش بعدی تصاویری که در سفرنامه قرار است مشاهده کنید و از آن لذت ببرید و بیشتر با جاذبههای طبیعی و تاریخی نراق آشنا شوید.
وارد شهر نراق که شدید میتوانید سمت خانههای قدیمی که خیلی از آنها هنوز هم داخلش زندگی جاری است، حرکت کنید. این یکی از خانههای قدیمی نراق است که در فصل بهار دارای شکوفههای زیبای بهاری است.
درب قدیمی همان خانه، واقعا خانههای قشنگی هستند، بهتر از آن بچههای محصلی هستند که بدون دریافت هزینه برایتان توضیح میدهند و نوبتی جایشان را عوض میکنند و تاریخ شهرشان را حفظ میکنند. اکثر مردم این شهر به بخش جدید شهر رفتهاند اما در تعطیلات عید و تابستان بچهها به بخش قدیمی برمیگردند و مردم را راهنمایی میکنند.
این هم نمای داخلی درخت و شکوفههایش که بسیار جذاب بودند. متاسفانه نگهداری چندانی از این خانههای قدیمی نمیشود و خود مردم شهر هستند که در حال نگهداری و بازسازی و مرمت شهر و بناهای تاریخی هستند.
و این هم نمای داخلی خانه، مشاهده میکنید که نیاز به بازسازی و مرمت حرفهای این بنا کاملا مشهود است ولی متاسفانه تا روزی که ما آنجا بودیم و با مردم شهر صحبت میکردیم خبری از بازسازی منسجم و برنامهریزی شده نبود.
اما اگر خواستین اینجا را پیدا کنید اسم آن منزل علمای شهر نراق ملا احمد و ملا محمد مهدی نراقی است. تعجب نکنید که این چرا با این قلم (فونت) ساده است چون این را هم بچههای آنجا روی یه برگه چاپ کرده (پرینت گرفته) بودند.
بادگیرها را شاید در یزد دیده باشید، اما بادگیرهای نراق هم در آسمان آبی این شهر دیدنی است. گرفتن عکس از ارتفاع پایین از باد گیرها کار سادهای نبود.
این هم یک نمای دیگر از بادگیرهای زیبای نراق که سعی کردم سهم بیشتری را به آسمانش بدهم.
منازل دیگری هم هست در نراق، فقط برای اینکه اسامی آنها را شنیده باشید این عکسها را گذاشتم که ببینید و بتوانید آنها را پیدا کنید. از بچههای مدرسهای بپرسید حتما راهنمايی میکنند.
نمای بیرونی یکی دیگر از منازل تاریخی نراق، فقط حیف که به این خانهها رسیدگی نمیکنند و کمکم در حال خراب شدن هستند. واقعا جای تاسف داره که جاذبههای گردشگری خوبی مثل نراق و خانههای سنتی آن داریم اما کمتر دیده شدهاند.
نمای یکی از پنجرهها یا نورگیرهای این منازل که واقعا به سبک جالبی طراحی شده بودند.
داخل این منازل پر بود از درختها و شکوفهها، یکی از درختهای پرشکوفه را لنز دوربینم گرفت :)
نمای راهروی ورودی منزل رفیعیها، تقریبا بهترین خانه تاریخی نراق بود و خود نراقیها میگفتند که آن خانه برای پولدارهای آن زمان بوده است.
پایین حیاط منزل رفیعیها بهارخواب و آب انبار بود، در واقع آب انبار زیر بهار خواب بود و بهار خواب در موقعیتی قرار داشت که واقعا در فصل بهار و روز آفتابی هم خنکخنک بود.
این هم نمای بهارخواب با سفره هفتسینی که به مناسبت عید آماده کرده بودند واقعا جای آرام و قشنگی بود.
و اما آب انبار که در پایینترین قسمت منزل تاریخی رفیعیها قرار داشت، واقعا طراحی و معماری این ساختمان در آن زمان عالی بوده و آدم از این طراحی لذت می برد.
در زمان قدیم برای روشنایی اتاقها از فانوس استفاده میشد. ساکنین این خانه سعی کردند که همچنان همان ریتم را حفظ کنند.
مسیری که آب قنات به حوضچه پایین خانه می رسید را میتوانید اینجا ببینید، واقعا تفکر معماران آن زمان ستودنی است.
این هم یک نمای نزدیکتر از مسیر عبور آب از قنات به سمت حوضچه پایین منزل که میتوانید در آن جزئیات بیشتری را مشاهده نمایید.
یک امکانی در دوربینهای جدید هست به نام چشم ماهی یا فیش آی، همهجا نمی شود از آن استفاده کرد اما بعضی وقتها میشود عکسهای خوبی با این امکان گرفت، اینهم نمای حوضچه پایین منزل از دید چشم ماهی ...
درب و پنجرههای قدیمی، طراحی زیبای آنها و از همه مهمتر هارمونی رنگ را میتوانید در این عکس ببینید واقعا تعجب بر انگیز است ... حتما یک سر به نراق بزنید.
دیدن ابزارها و وسایل روی تاقچههای اتاقهای این منازل هم خالی از لطف نیست.
جالب اینکه تو خیلی از شهرها برای چیدمان هر یک از این تاقچهها کلی برنامهریزی میشود، اما متاسفانه نراق هیچگونه حمایتی را به خودش نمی بیند و این چینشها دستی و شاید بدون هیچ برنامهای است.
بعضی از وسایل قدیمی دیدنشان هم لذت بخش است، مثل همینهایی که در این تصویر میبینید.
یک وقتهایی ترکیبهای رنگی در کنار هم جذابیتهای عجیبی را ایجاد میکنند، نگاه به این تصویر حس خیلی خوبی را در من ایجاد کرد، سعی کردم جوری عکس بگیرم که این حس منتقل بشود.
یادش به خیر شاید تا چند سال پیش خانه مادربزرگهایمان هم همین شکلی بود، صفایی داشت قدیمها ...
صندوقچه و فانوس امروز شدهاند دو نماد شناخته شده از قدیم ندیمها، اما یک روزهایی پرکاربرد بودند. به هر حال زمان در گذره و کاری هم نمیشود کرد.
این فضا روح زندگی را در من زنده میکرد، خواستم ثبتش کنم که شما هم بتوانید لذت ببرید ...
این خانه هر جایش را که نگاه میکردی عالی بود، یک زیر زمین داشت که در آن وسایل قدیمی را چیده بودند. اینها را ببینید واقعا قشنگ و زیبا هستند.
میتوانید یک نمای بستهتر از وسایل داخل زیرزمین را مشاهده کنید. البته پیشنهاد من سفر به نراق و دیدن این همه زیبایی از نزدیک است.
اگر به دنبال دیدن نمای خاصتر از وسایل داخلی زیرزمین هستید پیشنهاد میکنم عکس بالا را از دست ندهید که بسیار زیبا بخشی از زیرزمین این منزل قدیمی را نشان میدهد.
دو نمای خاص هم هست از همین خانه گرفته شده است. زمانی که قصد خروج از خانه را دارید میتوانید این دو نما را ببینید. بالای بالکن که باشید این نما را به راحتی میتوانید ببینید ... و نمای دیگر را در عکس بعدی میتوانید مشاهده کنید.
یک وقتهایی دیدن یک سری نماها از کادر بستهتر خیلی جذاب است، اینهم نمای حیاط از بالکن منزل تاریخی رفیعیها به عنوان آخرین عکس از این خانه، وقتی از این خانه بیرون بروید میتوانید مدرسهای را مشاهده کنید که در ادامه داستان این مدرسه را برای شما خواهم گفت.
خوب خونهها که تموم شد حالا میرویم سراغ یک بخش جذاب دیگر از شهر تاریخی گمشده نراق، روبروی همین خانه یک مدرسه هست که در یک سالی شهاب سنگ به سقفش اصابت کرده است. کلا نراق جای جالبی بود همه چیز را در کنار هم دارد و شما میتوانید در یک سفر یک روزه از آن لذت ببرید. این مدرسه محل سقوط شهابسنگ آسمانی بوده که هنوز هم فضایش حفظ شده و بچههای مدرسهای آنجا را باز نگاه داشتهاند، تا در ایام عید مسافرین بتوانند آن را ببینند.، راستی اینجا اسکان هم داشتند برای مسافرین نوروزی و شما میتوانید در صورت لزوم از اسکان مسافرین این مدرسه استفاده کنید.
اینهم سقف نمازخانه مدرسه است که شهاب سنگ اینجا سقوط کرده ولی پایین آن را صاف کرده بودند و فقط بالا آن را به این شکل نگاه داشتهاند.
بعد از دیدن مدرسه بایستی به سمت تهران برگردید اما قبل از خروج از نراق حتما به دست چپ دقت کنید. یک درب بزرگ و یک تو رفتگی میبینید که در ابتدا احساس میکنید بخشی از شهر قدیمی است که تخریب شده است. اما بهتر است وارد این خرابه شوید چرا که زندگی سنتی همچنان در این بخش جاری است. خانههای کاملا قدیمی با امکانات روستایی و یک مسجد زیبا به همراه برخی از ابزارهای قدیمی بخش پایانی سفر ما بودند.
امیدوارم که سفر نراق برای شما هم پیش بیایید و با یک همت و عزم کامل یک سفر یک روزه خوب در نراق داشته باشید. به ما که بسیار خوش گذشت و یک روز به اندازه چند روز برایمان ارزشمند بود.