اردبیل 1401

4.4
از 60 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
اردبیل 1401

روزی روزگاری بانویی عشق سفر روی کاناپه خونش نشسته بود و داشت عکس های توی گوشی اش را نگاه می‌کرد که ناگهان به یک عکس نه چندان جالب برخورد و ایده یک اسم برای سفرنامه به ذهنش رسید. اردبیل 1401 چقدر جذاب مثل رحمان 1400. این می تونه یه عنوان خوب برای سفرنامه اردبیل باشه. راستش این دومین باری است که او یک دکمه پیدا می کنه و میره براش کت و شلوار می دوزه . برای سفرنامه کیش هم همینطور شد. یکهو تو ذهنش اومد" کیش تعطیل شد" بعد با خودش فکر کرد چه عنوان جذابی پس برم سفرنامه کیش را بنویسم.

IMG_2418-01[1].jpeg
عکسی که عنوان سفرنامه رو تداعی کرد

سفرنامه اردبیل

سلام دوستان سفر دوست. راستش اصلا نمی خواستم سفرنامه اردبیل رو بنویسم چون یه سفرنامه اردبیل دیگه نوشتم و جاهایی که رفتم تکراری هست. امیدوارم سفرنامه از آلوارس تا نئور را خونده باشید. اگر هم حوصله خوندن ندارید لااقل سفرنامه صوتی رو گوش کنید. چون زمانش فقط بیست دقیقه است و در حین انجام کارهای منزل یا رانندگی هم میشه گوش کرد. حالا برای کسایی که اصلاً نمی خوان سفرنامه قبلی اردبیل من رو بخونند یا گوش کنند باید بگم من متاهل و دارای یک فرزندرهشت ساله و عشق سفرم هستم .در زمانی که سفرهای داخلی را رو خیلی جزو سفر حساب نمی کردم و عشق سفرهای خارجی بودم و درخرداد نود و هفت به پیشنهاد تعدادی از همکارانم یک سفر به اردبیل رفتم و اون سفر شد یکی از بهترین سفرهای من.

تا جایی که اینقدر مشتاق بودم در تیرماه نود وهشت دوباره قسمت شد سفری به اردبیل زیبا داشته باشم که داستان آن را در قالب سفرنامه نوشتم و بعد هم که کرونا شد و سفر تعطیل تا امسال خرداد 1401. همان طور که من قبلاً هم گفتم من کارمند دانشگاه علوم پزشکی هستم و اداره رفاه ما چند سالی است که با هتل کوثر اردبیل قراردادی دارد که کارمندها بتوانند با قیمت مناسب و به صورت فولبرد در این هتل اقامت داشته باشند. پس محل اقامت من تکراری و همان هتل کوثر دوست داشتنی بود و حتماً جلوتر در مورد هتل حتماً توضیح خواهم داد.

در این سفر همسرم و پسرم و خواهر همسرم من رو همراهی کردند. در دو سفر قبلی همسرم نبود ولی اینقدر که من و همسفرهای قبلی از اردبیل تعریف کردیم، نخواست که این فرصت را از دست بدهد. سفرما از اول تا پنجم تیرماه 1401 از تهران و با ماشین شخصی شروع شد. نزدیک ترین مسیری که اپلیکیشن های راه یابی به ما نشان می دادند آزادراه زنجان تبریز و بعد سرچم و بعد اردبیل بود. دو دفعه ی قبل من از سمت آستارا رفته بودم. ساعت چهار صبح از تهران را به قصد اردبیل ترک کردیم. توی شهر تاکستان  توفقی کوتاه داشتیم و صبحانه خوردیم و به راهمان ادامه دادیم. جاده  سرچم خوب است تا قسمتی که از اتوبان زنجان تبریز جدا میشود ،خوب است ولی بعد ازآن جاده خوبی ندارد و پر است از سرعت گیر و این همه سرعت گیر در جاده بین شهری و جایی که حتی روستایی هم نبود برای ما عجیب بود. ولی خوب به مقصد که فکر کنی سختی راه فراموش میشه.

حدود ساعت دوازده ظهر به اردبیل رسیدیم و یک راست به سمت دریاچه شورابیل رفتیم چون هتل کوثر در حاشیه دریاچه شورابیل واقع شده و این یکی از مهم ترین امتیازهای این هتل است. و اما در مورد هتل کوثر با این که ممکنه تکراری باشه و این که تعدای بیان کامنت بگذارند که" این سفرنامه بود یا تبلیغ هتل کوثر "اما واقعاً دلم نمی‌خواد که همچین اقامتگاهی را معرفی نکنم.

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۳_۱۶۱۱۵۲-01.jpeg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۶_۱۱۳۳۰۲-01.jpeg

ورودی هتل کوثر

مهم ترین نکته در مورد هتل کوثر لوکیشن آن هست که دور دریاچه شورابیل واقع شده و زیبایی و آرامش دریاچه همزمان با لذت می برید. دوم اینکه اتاق ها بصورت سویت هایی جدا جدا و در حیاطی بزرگ پراز درخت آلبالو واقع شده . امکانت اتاق ها. کتری برقی ،تلویزیون ،گاز ، یخچال ، حمام و دستشویی، حوله تمیز ، دمپایی ، چراغ خواب ، کولر آبی ، پنکه ، اتو، و... هست . همچنین هتل باشگاه ورزشی شامل بیلیارد ، فوتبال دستی، ایرهاکی و دوچرخه داشت. 

20220622_125729-01.jpeg

20220622_125714-01.jpeg

20220622_125807-01.jpeg

20220622_125819-01.jpeg

اتاق هتل کوثر

پرسنل هتل کوثر همه جوان هستند و با احترام با مهمان ها برخورد می کند ساعت رسیدیم و کارهای پذیرش انجام شد . توی اتاق رفتیم تا استراحتی بکنیم تا ساعت دو که ناهار بخوریم .

IMG-20190803-WA0039.jpg
مجموعه ورزشی هتل کوثر

بعد از ناهار کمی در محوطه گشت زدیم توی سالن ورزشی هتل رفتیم و با پسرم ایر حاکی بازی کردیم و بازچون راه طولانی صبح آمده بودیم رفتیم توی اتاق و استراحت کردیم بعد از استراحت تصمیم گرفتیم به سمت جنگل فندوقلو و گردنه حیران برویم .

 

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۴_۰۹۰۶۲۳.jpg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۳_۰۹۴۵۵۰-01.jpeg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۳_۰۹۴۸۰۶-01.jpeg

محوطه هتل کوثر

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۴_۰۹۰۶۴۲.jpg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۴_۰۹۰۸۳۸.jpg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۴_۰۹۰۷۰۰.jpg
کافه باغ هتل کوثر

دشت بابونه های فندوقلو در زمان رویش بابونه ها که معمولا اواسط اردیبهشت تا اواخر خرداد است ، زیباترین جایی است که من دیدم , دشتهایی فراخ با پیراهنی سبز و گلدار  آسمان آبی با تکه ابرهای خوشگل ، که من توی سفر اولم شانس دیدنش رو داشتم ولی در سفر دوم فصل بابونه ها تموم شده بود و این بهشت زیبا به زمینی خشک وبی روح مبدل شده بود . اولش فکر کردم مسیر رو اشتباه اومدم ولی بعد متوجه شدم که نه این همون بهشت هست ولی با گرمای هوا تبدیل به صحرای بی آب و علف شده .

و حالا این بار آخرهای فصل بابونه ها بود ولی هنوز کامل تموم نشده بودند پس با کمک اپلیکشن های مسیریابی به سمت جنگل فندوقلو به راه افتادیم . بعد ازجنگل فندوقلو رسیدیم به دشتهای بابونه . و این بار تصویری دیگری من از اینجا می دیدم . بابونه ها بودند اما کم و کوچک ولی دشت ها سبز بودند و مه قشنگی منطقه رو فرا گرفته بود و تعداد زیادی گاو توی این دشت مشغول چرا بودند ماشین رو کنار زدیم و پیاده شدیم که عکس بندازیم و از محیط لذت ببریم . هوا بسیار عالی و خنک بود و منظره بسیاردیدنی متاسفانه کمی دیر راه افتادیم بودیم و چون میخواستم از تله کابین حیران استفاده کنم نشد که بیشتر اونجا بمونم و گرنه جا داشت یکی دو ساعتی  اونجا از طبیعت لذت ببرم.

IMG_9100-02.jpeg

IMG_9117-01.jpeg

عکس دشت بابونه

بعد  به سمت گردنه حیران و تله کابین به راه افتادیم. من قبلا تله کابین حیران رو سوار شده بودم . ولی هم به خاطر همسفرها که سوار نشده بودند هم بخاطر هیجان و زیبایی مناظر اطراف حتما می خواستم که دوباره سوار بشم . تله کابین حیران بین دو استان اردبیل و گیلان واقع شده یعنی ما در استان اردبیل سوار تله کابین شدیم و در استان گیلان و دهکده گردشگری حیران پیاده شدیم.  دهکده گردشگری حیران بجز تله کابین ، بازی فراوانی مثل سورتمه ، کارتینگ ،زیب لاین و ... دارد.

چادرهایی که در آن آش و تخم مرغ محلی میفروختند و ما در سفر قبلی استفاده کرده بودیم و حتما توصیه میکنم. اما ما باید قبل از ساعت نه با همان بلیط سوار تله کابین می شدیم  و به استان اردبیل برگشتیم . چون ساعت نه تله کابین تعطیل می شد و ما هم همین کار رو کردیم وقتی ازتله کابین پیاده شدیم نزدیک غروب بود . از تله کابین حیران تا اردبیل تقریبا چهل دقیقه زمان است پس سمت هتل رفتیم . برای شام و استراحت .

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۴_۱۲۵۳۳۵.jpg

IMG-20190715-WA0021.jpg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۴_۱۵۲۹۵۵-01.jpeg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۴_۱۵۳۳۳۳.jpg

دهکده گردشگری حیران

شهر بازی شهر آفتاب در مجاورت هتل کوثر قرار دارد و فکر می کنم زیر مجموعه  همدیگه هستند . شهر بازی نسبت به سه سال پیش که من اومده بودم کلی عوض شده بود . دکوراسیون و بازی ها جدید شده بود و این برای من که پسری هشت  ساله همراه داشتم بهترین آپشن بود . یه شهر بازی خوب با کلی بازی با قیمت ها ی مناسب چسبیده به هتل عالی بود و پسرم اون چند روز حسابی حال کرد والبته من هم .

 

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۳_۱۸۳۴۲۰-01.jpeg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۳_۱۸۳۶۲۳-01.jpeg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۳_۱۸۳۴۳۳-01.jpeg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۳_۱۸۴۶۳۸-01.jpeg
شهر بازی شهر آفتاب

روز دوم: آب درمانی ، پیاده راه شیخ صفی

صبح برای خوردن صبحانه به کافی باغ رفتیم یک قسمت از حیاط هتل که میز و صندلی چیده شده برای خوردن صبحانه همچنین استراحت در ساعات روز که خیلی جای قشنگی بود .

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۴_۰۹۱۴۰۲-01.jpeg

20190629_085718.jpg

صبحانه هتل کوثر

صبحانه هتل کوثر شامل عسل ، سرشیر ، پنیر ، کره، مربا،شیر و تخم مرغ بود ولی بهترین قسمت قضیه نان فتیری بود که همان جا پخت می شد بسیار نرم و خوشمزه بود و ما همچنین فتیری رو توی اردبیل نتونستم پیدا کنم عالی بود . بعد از صبحانه به سمت سرعین و مرکز آب درمانی ایرانیان به راه افتادیم . فاصله زمانی اردبیل تا سرعین سی دقیقه است . آب درمانی ایرانیان همان اول سرعین است بسیار بزرگ است و از دوره کاملا مشخص.

پارکینگ رایگان دارد و قسمت زنانه و مردانه در مجاورت هم هستند . بلیط آب درمانی هفتاد هزار تومان برای هر نفر هست. آب درمانی ایرانیان شامل یک استخر برای بچه ها یک استخر برای بزرگ ها و یک استخر بزرگ که برای آب درمانی بود و آب آن تقریباً داغ و رنگ آن کدر بود. یک سرسره آبی برای بچه ها و سه سرسره آبی برای بزرگ تر ها که البته دو تای آن کار می کرد. توی اولین سفر اردبیل به این آب درمانی رفته بودم که آن زمان خلوت‌تر و به نظرم تمیز تر بود ولی این بار بسیار شلوغ بود  و این شلوغی کلافه کننده بود. البته پرسنل هتل گفتند که چون پنجشنبه بود اینقدر شلوغ بوده. به هر حال من این آب درمانی رو پیشنهاد نمی کنم لااقل پنجشنبه و جمعه نرید.

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۳_۱۱۱۶۴۲-01.jpeg

6b10e0e4-93b2-4f1a-892a-e926bc9b5c23.jpg

آب درمانی ایرانیان سرعین (عکس از نت)

بعد از آب درمانی گشتی کوتاه توی شهر سرعین زدیم و بعد برای صرف غذا به سمت هتل راه افتادیم. بعد از غذا و استراحت باز کمی اطراف دریاچه شورابیل قدم زدیم. دریاچه شورابیل تنها دریاچه طبیعی داخل شهری در ایران می باشد. این دریاچه قبلاً شور بوده ولی امروزه با افزودن آب شیرین به آن از شوری آن کاسته شده. دور دریاچه مسیرهایی برای پیاده روی و همچنین دوچرخه سواری مشخص شده امکانات دیگری نیز مثل پارک باغ بهشت، دو شهربازی روباز و یک شهربازی سرپوشیده و امکانات قایق رانی وجود دارد. ولی جدای از این امکانات من از آرامش این دریاچه و زیبایی آن مخصوصاً در شب با انعکاس نورهای اطراف داخل آب دریاچه، لذت می بردم.

IMG_9138-01.jpeg

۲۰۲۲۰۶۲۴_۲۰۳۴۵۲-01.jpeg

۲۰۲۲۰۶۲۴_۱۷۴۰۴۳-01.jpeg

۲۰۲۲۰۶۲۴_۱۷۳۵۰۶-01.jpeg

دریاچه شورابیل

ساعت شش بود که برای خریدن سوغاتی فتیر و عسل به مرکز شهر رفتیم. آدرس یه نانوایی را  از نانوای هتل گرفتیم ولی نانی که خریدم اصلاً به خوبی نان هتل نبود. بعد به سمت پیاده راه شیخ صفی رفتیم. بقعه شیخ صفی از مکان های تاریخی است چون دیر وقت بود، تعطیل شده بود بنابراین توی اون پیاده راه کمی راه رفتیم و حلوای سیاه و عسل که سوغات اردبیل هست خریدیم و به هتل برگشتیم برای شام و ...

روز سوم : پل معلق هیر

جمعه بود بعد از خوردن صبحانه به سمت شهر هیر برای دیدن پل معلق شیشه ای آن به راه افتادیم از اردبیل تا شهر هیر حدود سی دقیقه فاصله زمانی هست. و اما شهر هیر یک شهر سرسبز و زیبا است .توی پیاده روی خیابان ها پر از درخت آلبالو بود و همه جا کنار خیابون آلبالو و گیلاس می فروختند. البته نمی دونم چرا با وجود این همه درخت آلبالو چرا قیمت آن مثل تهران و یه جاهایی گرون تر هم بود.

IMG_5959-01.jpeg

IMG_9177-01.jpeg

IMG_9179-01.jpeg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۵_۱۵۳۰۳۱.jpg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۵_۱۵۳۰۲۶.jpg

شهر هیر

پل معلق کمی بیرون از شهر و راهش کمی پیچ در پیچ هست ولی با کمک اپلیکیشن بلد و تابلوهای راهنما راحت رسیدیم. ماشین رو پارک کرده و تا قسمت پل کمی پیاده روی داشت. بلیط برای هر نفر مبلغ پنجاه و پنج هزار تومن بود و برای رفتن روی پل باید دمپایی می پوشیدید و یا اینکه روی کفش هایتان پاپوش بکشید. کف پل کاملاً شیشه ای بود و پایین آن کاملاً پیدا و معلق بودنش هم کاملاً حس می شد و تکان داشت. پسرم کمی می ترسید و با چشمان بسته حرکت می کرد. باز هم به دلیل اینکه جمعه بود خیلی شلوغ بود. پل رو تا انتها رفتیم اون طرف پل فقط چند تا کافه و بستنی فروشی بود.

بستنی خوردیم و برگشتیم. همون جا زیپ لاین هم داشت. پسرم گفت که زیپ لاین می خواد.من که مطمئن بودم مناسب اون نیست از یک آقایی که اونجا بود پرسیدم زیپ لاین برای پسرم،اون گفت که این زیپ لاین مخصوص افراد شصت تا هشتاد کیلو به بالا است و گفت که یک زیپ لاین مخصوص بچه ها در ورودی مجموعه هست و ما در برگشت به سمت زیپ لاین بچه ها رفتیم. بلیط زیپ لاین پنجاه هزار تومان‌. پسرم سوار شد مدتش شاید ده ثانیه هم نمی‌شد ولی خوب خیلی دوست داشت و تجربه جالبی براش بود. از پل معلق و شهر هیر خداحافظی کردیم که برای ناهار به موقع به هتل برسیم.

IMG-20220624-WA0002-01.jpeg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۵_۱۵۴۸۲۵.jpg

۲۰۲۲۰۶۲۴_۱۳۰۷۴۶-01.jpeg

۲۰۲۲۰۶۲۴_۱۳۴۴۰۳-01.jpeg

IMG_9169-01.jpeg

IMG_9168-01.jpeg

پل معلق شیشه ایی هیر

دوچرخه هوایی

یه چیزی که اولین بار بود میدیدم و تا به حال هیچ جای دیگه ندیده بودم دوچرخه هوایی بود . دوچرخه هایی که روی یک بند بین زمین و آسمان باید با رکاب زنی جلو بره. من که هیچ وقت حاضر به امتحان کردنش نیستم ولی برای کسایی که دنبال هیجان هستند گزینه خوبیه.

IMG_9217-01.jpeg

IMG_9216-01.jpeg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۵_۱۵۴۵۳۱.jpg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۵_۱۵۴۵۱۲.jpg

دوچرخه هوایی

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۵_۱۷۱۵۱۱.jpg

قیمت بازی ها در هیر لند

بعد از ناهار و استراحت از باشگاه هتل دوچرخه کرایه کردیم کوچک ساعتی ده هزار تومن و بزرگ ساعتی بیست هزار تومن برای دوچرخه سواری دور دریاچه که خیلی هم خوب بود. بعد به شهربازی سرپوشیده شهر خورشید رفتیم و پسرم کلی اونجا بازی کرد. بعد برای شام به رستوران هتل رفتیم و بعد از شام خوشمزه هتل کوثر به منطقه تفریحی شورابیل رفتیم که همون دور دریاچه هست ولی چون روبه روی هتل است و دور ،با ماشین رفتیم. اونجا یک شهربازی است با انواع و اقسام بازی ها برای بزرگ و کوچک. پسرم جامپینگ رو سوار شد و اونجا یک قطار شادی داره که دور دریاچه دور می‌زنه و آهنگ پخش می کنه و من دفعه قبل سوار شده بودم و این بار هم دوباره می خواستم سوار بشم.

از توی قطار دریاچه رو نگاه می‌کردم یاد دریاچه چائوفریا در بانکوک می‌افتادم فوق العاده زیبا بود. ولی این قطار مثل سه سال پیش آهنگ‌های شاد و به روز پخش نمی‌کرد و اسپیکر و پخش کننده صداش انگار خش داشت و صدای موسیقی گوشخراش بود پس من تصمیم گرفتم از محیط و زیبایی دریاچه لذت ببرم و این‌گونه شب سوم هم به پایان رسید.

روز چهارم :آلوارس

آلوارس هم از جاهایی است که دیدنش برای من بسیار جذاب بود و حالا به بهانه همسفرهام دیدن دوباره آن را در روز چهارم سفر برنامه ریزی کردم. از اردبیل به سمت سرعین رفتیم و از سرعین به سمت روستای آلوارس، تا خود روستا زیاد راهی نیست ولی از روستا تا منطقه گردشگری مهرگان هفده کیلومتر است که آسفالت است ولی خیلی پیچ و سربالایی دارد. امروز شنبه بود. مهرگان خیلی خلوت بود. از دور فکر کردم نکنه تعطیل باشه ولی جلوتر که رفتیم دیدم که نه، تله سیژ داره کار می‌کنه ولی خیلی خلوت بود. هوا خیلی خوب بود و من که تجربه آمدن به این‌جا رو داشتم برای خودم و پسرم لباس گرم پوشیده بودم.

بلیط تله سیژ هفتاد و پنج هزار تومن بود گرفتم و سوار شدیم. مدت پانزده دقیقه رفتیم و در بالا پیاده شدیم. تقریباً بیست  دقیقه پیاده روی به سمت پایین داره تا برسی به جایی که کم از بهشت نداره. آب روانی که از زیر توده های برف با شتاب حرکت می‌کنه.اطراف آب روان زمین سبز پر از گل‌های زرد و هوا عالی .کوه‌های سبلان هم که اطراف را احاطه کرده‌اند. واقعا زیباست و آرامشی که از این طبیعت میشه گرفت در کمتر جایی دیدم. بعد از کمی استراحت و عکاسی به بالا رفتیم که با تله سیژ برگردیم.مسیر برگشت بهتر بود چون سرازیر بود ماشین بهتر حرکت می‌کرد.

 

IMG_9268-01[1].jpeg

۲۰۲۲۰۶۲۵_۱۴۱۲۰۰-01.jpeg

۲۰۲۲۰۶۲۵_۱۳۱۵۰۲-01.jpeg

IMG_9234-01.jpeg

20190717_205352.jpg

پیست اسکی مهرگان

راستی روستای گردشگری ویلادره هم سر راهتان هست می‌تونید این‌ها را باهم بازدید کنید. البته چون ما نمی‌خواستیم ناهار هتل رو از دست بدهیم نرفتیم. عصر روز آخر هم که در همان محوطه هتل، شهر بازی آفتاب و دریاچه شورابیل به خوبی و خوشی گذشت. فردا ساعت دوازده باید اتاق را تحویل می‌دادیم ولی به خاطر این‌که همه مسیر آفتاب رو نداشته باشیم تصمیم گرفتیم ساعت چهار صبح حرکت کنیم و صبحونه رو توی راه بخوریم که همین کار رو هم کردیم و برای برگشت هم از همان مسیر سرچم آمدیم و اینگونه بود که سومین سفر اردبیل من پر بار مثل دو سفر قبلی و عالی به پایان رسید.

خوشمزه ایی به نام بیچاق قیمه

همانطورکه گفتم اقامت ما در هتل کوثر فولبرد بود و ما همه وعده های غذایی رو در هتل بودیم که غذا ها هم الحق و الانصاف بسیار خوشمزه و با مواد تازه بود . برای کسی که میخواهد به شکل آزاد از رستوران استفاده کنه باید بگم قیمت غذا بین یکصد هزار تومان تا یکصد و هفتاد هزار تومان بود. و اما بیچاق قیمه ، یک غذای محلی اردبیل که با پیاز گوشت خلال بادوم و زعفرون درست میشه و تخم مرغ درسته هم توش داره که هم میشه با نون خورد و هم با برنج که پیشنهاد میکنم در سفر به اردبیل بیچاق قیمه رو از دست ندید.

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۵_۱۳۲۶۴۹-01.jpeg

IMG_۲۰۲۲۱۰۱۵_۱۳۲۶۵۴-01.jpeg

سالاد بار رستوران هتل کوثر

20220623_150151-01.jpeg

بیچاق قیمه هتل کوثر

بایدبگم در زمانی که اونجا بودم با خودم فکر می‌کردم الان اینجا چه کم از خارج داره. مثلاً من که بچه دارم اگر الان بخوام برم یک شهر ساحلی حالا نه وارنا، مثلاً باتومی حداقل باید چهل  میلیون هزینه کنم. در صورتی که که با یک پنجم این هزینه میشه همون قدر خوش گذروند. البته من این رو برای کسانی میگم که اون هزینه براشون سنگینه و گرنه اونم خوب لطف خودش رو داره ولی برای کسی که هزینه سفر خارجی  زیاده، پیشنهاد من صد البته در فصل خوب مثل خرداد تا شهریور اردبیل و صد البته اقامت در هتل کوثر است.

و اینم بگم که توی مهر هزار و چهارصد و یک دوباره امکان این سفر برام محیا شد و من هم که فرصت رو از دست ندادم و دوباره سفری پر خاطره و عالی برای خودم ،پسرم و همسفرهام شکل گرفت . فکر میکردم سرمای مهر ماه اذیت کننده باشه ولی اینطور نبود و هوا خوب بود فقط گاهی از ساعت های روز کمی سرد میشد. و اینکه همه جا خلوت تر هست مثلا همون آب درمانی که توی تیرماه رفتم و گفتم که شلوغه در مهر ماه خلوت و بسیار خوب بود. یا پل هیر که در تیرماه شلوغ بود در زمان بازدید ما در مهر ماه بسیار خلوت بود البته که هرکدوم لطف خودش رو داره. امیدوارم که این سفرنامه مورد استفاده قرار بگیره. خوشحال میشم اگه نظرتون رو برام ثبت کنید.

IMG_5276-01.jpeg

IMG_5295-02.jpeg

اردبیل مهر 1401

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر