سفری جذاب به تفلیس در فصل بهار

2
از 5 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
سفری جذاب به تفلیس در فصل بهار
آموزش سفرنامه‌ نویسی
14 شهریور 1403 12:00
1
625

همیشه بهار فصل خوبی برای سفر هست پس اواسط فروردین ماه تصمیم گرفتم که به تفلیس سفر کنم بعد از چک کردن قیمت تور ها یک تور تفلیس نسبتا ارزون قیمت رزرو کردم برای اخر فروردین 

روز اول 

روز شروع سفر فرا رسید یک نکته مهم که حتما باید رعایت بشه اینکه برای سفر به گرجستان حتما باید بیمه مسافرتی بلیط برگشت و وچر هتل پرینت گرفته شده و مبلغ 100دلار به ازای هر شب اقامت در گرجستان باید همراهتون باشه تمام این مدارک قبل از صدور کارت پرواز توسط مسئول گیت چک شد 

با یک پرواز کوتاه مدت و اروم به فرودگاه تفلیس رسیدم ، هنگام  ورود تمامی مدارک دوباره توسط پلیس گرجستان چک شد حتی ازم خواسته شد که مبلغ نقدی که همراهم هست رو نشون بدم و در مورد تعداد روزهای اقامتم در گرجستان سوال شد و در مورد تاریخ خروجم از گرجستان پرسید و دوباره بلیط و ووچر هتل رو چک کرد و بعد از پرسیدن این سوال ها  بدون هیچ مشکلی وارد گرجستان شدم .چندتا صرافی تو فرودگاه بود که فقط یکی از اون ها کارمزد نمیگرفت و به ازای هر 100 دلار 266 لاری میداد و بعد متوجه شدم که با داخل شهر تفاوت زیادی نداره .

سیمکارت هم در فرودگاه از حدود 45 لاری بود که من ترجیج دادم از سطح شهر بخرم . با ترانسفر تور به سمت هتلم‌ كه hotel rustavel36 بود رفتیم این هتل در مرکز شهر هست و همونطور که از اسمش مشخصه در خیابان روستاولی واقع شده و  نسبت به قیمتش دسترسی بی نظیری به جاهای دیدنی تفلیس داره به طوری که در طول سفر من خیلی کم نیاز به استفاده از تاکسی و اتوبوس داشتم

دیدن هتل و اتاق  شوک بزرگی بود در واقع هتل نبود یک مسافرخانه بود البته که با توجه به قیمت هتل انتظار زیادی نداشتم ولی نه در این حد افتضاح یک اتاق بدون پنجره و بسیار کثیف و از همه بدتر بوی کپک و رطوبت و یک قسمت از سقف نم زده بود داخل سرویس بهداشتی هیچ خبری از حوله و شامپو و صابون نبود حتی سرویس بهداشتی نظافت هم نشده بود 

undefined

البته  که اعتراض کردم ولی اتاق رو عوض نکردن خوب همیشه همه چیز طبق انتظار ما پیش نمیره بعد از تحویل اتاق اولین کاری که کردم به نزدیک ترین دفتر فروش سیمکارت magti رفتم و یک سیمکارت پنج روزه با اینترنت نامحدود خریدم به قیمت 19 لاری به نظرم سیمکارت فقط به درد گرفتن تاکسی اینترنتی میخورد وگرنه هتل و رستوران ها و اکثر اماکن شهر وای فای رایگان داشتن ساعت حدود پنج بعد از ظهر بود و واقعا از گشنگی نمیتونستم راه برم ابتدای خیابون روستاولی یک رستوران بود به نام khinkali house خیلی باکیفیت و نسبتا ارزون بود انتخابم odjakhuri بود به قیمت 16 لاری که یک غذای سنتی گرجی هست که با گوشت گوساله و یا خوک سرو میشه   که انتخاب با خودتونه از غذا و انتخابم خیلی راضی بودم حجم غذا زیاد بود و کاملا مناسب برای دو نفر

بعد از اون تصمیم گرفتم مقداری در هتل استراحت کنم و بعدش پیاده به سمت  میدان ازادی و بعد به سمت برج ساعت بروم وقتی از هتل خارج شدم با جمعیت عظیمی از مردم مواجه شدم که با پرچم های گرجستان و اتحادیه اروپا به سمت ساختمان پارلمان میرفتن از دور صدای اهنگ و بعد صدای فریاد های مردم به گوش میرسید اول فکر کردم شاید مناسبت خاصی هست و مردم جشن گرفتن جلو تر که رفتم با تعداد زیادی از پلیس های ضد شورش مواجه شدم اونجا بود که فهمیدم خبری از جشن و فستیوال نیست از  یکی از کسایی که به طرف پارلمان میرفت سوال کردم و فهمیدم مردم در حال اعتراض به قانونی هستن که قرار تصویب بشه خوب در این شرایط وسط هزاران معترض و پلیس ضد شورش طبیعتا ترسیدم مخصوصا که شب اول بود به سختی از میان جمعیت زیاد رد شدم و به سمت میدان ازادی رفتم خوشبختانه اعتراضات مسالمت امیز بود و اتفافق خاصی نیفتاد. تفلیس در شب بسیار زیباست تلفیق معماری زیبا و نور پردازی ها مجورم میکرد هر چند قدم وایسم و اطراف رو با دقت نگاه کنم

میدان ازادی تفلیس در شب

میدان ازادی تفلیس در شب

به برج ساعت رسیدم یه برج کج که در بالای اون ساعت بزرگی قرار داره  بر خلاف تصورم این برج قدمت زیادی نداره و ساخت اون در سال 2010 انجام شده اطراف برج ساعت پر بود از کوچه های سنگ فرش و کافه های زیبا .

برج ساعت

برج ساعت 

از دور صدای پیانو شنیدم و به سمت صدا رفتم بیرون یکی از کافه ها نوازنده ای مشغول نواختن پیانو بود. چی از این بهتر روی یکی از صندلی های نزدیک پیانو نشستم شب رو با صدای پیانو به پایان رسوندم

 

undefined

روز دوم 

صبح ساعت 9 از هتل پیاده به سمت پل صلح و ریکه پارک رفتم پل صلح روی رودخانه کورا ساخته شده و بخش قدیمی تفلیس رو به بخش جدید شهر وصل میکنه روی پل چند نوازنده خیابونی مشغول نواختن بود بعد از گذشتن از روی پل چرخی در ریکه پارک زدم و به سمت تلکابین رفتم برای دیدن مجسمه مادر که کارتلیس ددا هم گفته میشه دو راه وجود داره یا باید از تلکابین استفاده کنید یا باید یک عالمه پله رو با شیب زیاد بالا برید که خب  قطعا انتخاب من تله کابین بود .ورودی تلکابین در جنوب پارک ریکه و نزدیک به میدان اروپا هست برای سوار شدن باید کارت میخریدم که کارت و هزینه رفت و برگشت تلکابین در مجموع 7/5  لاری شد و با اون کارت میشه از اتوبوس و مترو هم استفاده کرد.  مسیر تلکابین بسیار زیبا بود دید خوبی از بالا به کل تفلیس داشت ولی مسیر طولانی نبود فقط چنددقیقه طول کشید که به بالا برسم

تفلیس از تلکابین

تفلیس از تلکابین

بعد از رسیدن به بالای تپه مسیر کوتاهی رو پیاده به سمت مجسمه مادر رفتم چند دست فروش و دکه اونجا بود که صنایع دستی و نماد های گرجستان رو میفروختن ولی با چند برابر قیمت . بعد از دیدن کارتلیس ددا چشمم به یک کلیسا قدیمی که  نزدیک بود افتاد  و از پله ها پایین رفتم داخل خود کلیسا بسته بود ولی حیاط کلیسا پر از درخت و نیمکت های زیر سایه با دید پانوراما به شهر تفلیس بود.چند دقیقه ای اونجا استراحت کردم و به شهر نگاه کردم و بعد به سمت ناریکالا رفتم یک قلعه ایرانی که زمان ساسانیان ساخته شده وفقط دیوار های اون باقی مونده .

باغ گیاه شناسی ملی گرجستان هم اونجا بود و حدود 30 لاری مبلغ ورودی برای هر نفر بود با توجه به زمان زیادی که دیدن باغ ازم میگرفت و البته علاقه چندانی هم نداشتم از بازدید از باغ منصرف شدم و به سمت  محل سوار شدن تلکابین رفتم و برگشتم پایین و به سمت حمام های گوگردی معروف تفلیس رفتم .در محیط کاملا بوی گوگرد به مشام می رسید که به خاطر وجود چشمه های ابگرم گوگردی بود نکته جالب اینکه تعدادی از حمام ها هنوز فعال بود و اب حمام از همان چشمه های ابگرم گوگردی تامین میشد ولی باید برای استفاده هزینه زیادی پرداخت میشد حدودا 200 لاری

حمام های گوگردی در منطقه قدیمی تفلیس واقع شده بود معماری منطقه فوق العاد بود خونه های قدیمی با بالکن های بزرگ با نمای چوب های رنگی و رود خونه ای کوچک که از اونجا میگذشت و کنار رودخانه چند بار و کافه وجود داشت  که میشد نشست و از صدای رودخانه و محیط زیبا لذت برد پل های عشق هم همونجا بود که زوج های عاشق قفل هایی رو برای جاودانگی عشقشون به پل زده بودن و اسم هاشون رو روی قفل نوشته بود به هر قفلی که نگاه میکردم و اسم زوج هارو میدیدم  فکر میکردم ایا هنوز  در کنار هم هستن یا نه .

 بعد از اون به سمت رستورانی به نام nikolozi رفتم رستورانی قدیمی با وسایل انتیک و‌ قدیمی که توسط توریست های زیادی در سایت tripadvisor توصیه شده بود رستوران زیر زمین یک ساختمون بسیار قدیمی بود  غذای گرجی به اسم  chkmeruli سفارش دادم که تیکه های مرغ سرخ شده با سس شیر و سیر بود ولی این بار از انتخابم راضی نبودم و غذارو دوست نداشتم و تنها نکته مثبت رستوران فضای قدیمی اون بود

 بعد از چند ساعت استراحت تصمیم گرفتم به سمت خیابان شاردنی برم در خیابان روستاولی قدم زدم و به سمت میدان ازادی رفتم و وارد خیابان کوته افخازی شدم خیابانی سنگ فرش که دو طرف آن پر از کافه و رستوران بود و وجود نوازنده های خیابانی لذت قدم زدن در این خیابان رو چند برابر کرده بود بعد از اون هم به خیابان شاردنی رسیدم یک خیابان سنگ فرش باریک که سرتاسر رستوران و کافه و بار بود و البته قیمت ها در این خیابان از جاهای دیگه گرون تر بود کوچه و خیابان های اطراف هم همه شبیه خیابان  شاردنی پر از کافه رستوران بودند و برای گذروندن شب اون منطقه انتخاب خیلی خوبی بود

روز سوم 

صبح پیاده به سمت کلیسا تثلیت مقدس یا سامبا حرکت کردم مسیر سر بالایی بود و هوا گرم در نتیجه وسط راه  تاکسی گرفتم کلیسا بسیار بزرگ بود و مراسم مذهبی در حال اجرا حدود یک ساعت طول کشید داخل کلیسا و محوطه بیرونی رو بگردم داخل کلیسا سالن بسیار بزرگ بود که دور تا دور سالن پر از تابلو هایی از حضرت مسیح بود و شمعدان هایی بود که میشد از کلیسا شمع خرید و اونجا روشن کرد.

بعد از ظهر با تاکسی به سمت خیابان marjanishvili و خیابان Aghmashenebeli  رفتم دو خیابون با معماری اروپایی و سنگ فرش شده با ساختمان ها و نور پردازی های بسیار زیبا به نظرم این دو خیابان شلوغ تر از بقیه های خیابان های تفلیس بود پیاد روی در این دو خیابان رو به شدت توصیه میکنم بعد از کلی پیاده روی به سمت Fabrika Tbilisi رفتم که مجموعه ای از هاستل و فروشگاه ها و چندین رستوران و کافه بود با اینکه وسط هفته بود بسیار شلوغ بود به طوری که جا برای نشستن به سختی پیدا میشد اکثرا مشتری ها جون و نوجون بودن و تعداد  کمی توریست هم بود به نظرم فضا خوبی برای گذروندن شب بود و خیلی من رو یاد برج های ASP تهران مینداخت.

روز  آخر 

روز اخر سفر معمولا انرژی کمی برای ادم باقی مونده پس به پاساژ گالریا که نزدیک هتل و در خیابان روستاولی رفتم و متوجه شدم گرجستان اصلا برای خرید مناسب نیست و از ترکیه خیلی گرون تره با وجود برند های زیادی که موجود بود چیز خاصی نخریدم

بعد از اون به رستورانی در خیابان کوته افخازی رفتم و خینکالی که یک غذای گرجی هست امتحان کردم که خیلی شبیه دامپلینگ چینی ها هست ولی طعم دار تر و با ادویه بیشتر و سفر من تقریبا به پایان رسید و به سمت فرودگاه رفتیم در کل سفر بسیار خوبی بود و نکته خیلی مثبت در مورد گرجستان امنیت بالای اون بود به طوری که بارها بعد از ساعت 12 شب مسیری طولای رو پیاده روی کردم بدون کوچک ترین احساس ترس در طول شبانه روز منطقه های توریستی پر از پلیس بود که حس امنیت بیشتری رو منتقل میکرد

من از هیچ کدوم از تور های پیشنهادی لیدر استفاده نکردم چون قیمت ها واقعا غیر منطقی بود و همه جا رو خودم به تنهایی رفتم ولی اگر ترجیح میدین که با تور و لیدر شهر رو بگردین در سطح شهر  دفاتر توریستی بودن که تور میفروختن و قیمت هاشون خیلی مناسب تر از تور های پیشنهادی لیدر خودمون بود  در کل سفر بسیار خوبی بود و گرجستان بیشتر از تصورم امن بود 

حتما اپلیکیشن تاکسی اینترنتی مثل yandex go و bolt رو داشته باشید از تاکسی های سطح شهر خیلی ارزون تر هستن و در اخر بارها از هموطن هامون شنیده بودم یا در سفرنامه های سایت لست سکند خونده بودم که در فرودگاه و هنگام ورود  پلیس فرودگاه برخورد بدی با ایرانی ها داره ولی من هیچ برخورد بدی ندیدم چه با من چه با بقیه به طور نرمال مثل همه جا دنیا برخورد شد و به نظرم اگر برخورد بدی هم بود به خاطر نقصی مدارکو رعایت نکردن قوانین  بوده اگه مدارکی در متن هم ذکر کردم به طور کامل همراهتون باشه بدون هیچ مشکلی وارد گرجستان میشید و برخورد بدی رو تجربه نخواهد کرد

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر