وسایل حمل و نقل در ایران قبل از ورود ماشین!

4.5
از 45 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
از مترو سنتی تا حمل و نقل VIP در ایران قبل از ورود خودرو! + تصاویر
13 تیر 1400 08:00
1

شاید برای ما که انواع گزینه‌ها را برای حمل‌ونقلمان در شهر یا حتّی بین شهر و کشورها داریم، تصوّر نبود ماشین دشوار باشد امّا تا به حال فکر کرده‌اید در روزگار نبود ماشین و این تنوع وسایل حمل و نقل، مردم چه کار می‌کردند و چگونه از جایی به جای دیگر می‌رفتند؟ البته بیشتر نگاهمان به ایران است. اینکه ببینیم در نبود ماشین، مردم از چه گزینه‌هایی برای راحتی جابه‌جایی‌شان استفاده می‌کردند و آیا هنوز هم می‌توان از این گزینه‌ها استفاده کرد یا نه؟ در این مطلب می‌خواهیم نگاهی به چند وسیله حمل و نقل ایرانی‌ها در روزگار بی‌خودرویی بیندازیم. آیا آنها را می‌شناسید؟

البته برای این بررسی به زمان‌های خیلی دور نمی‌رویم زیرا هم اطلاعات کافی درباره آن زمان‌ها نداریم و هم به نظر میرسد از ساده ترین ابزار برای جابه جایی استفاده میکردند؛ بنابراین به دوران قبل از ظهور ماشین میرویم و نگاهی به تدابیر ایرانیان برای جابه جایی شان میندازیم. این روش های حمل و نقل قدیمی هم در ادبیات و آثار هنری ایران راه پیدا کرده اند و هم بازمانده‌هایشان را در موزه‌ها می توانیم ببینیم.

وسیله نقلیه قدیم
عکس از مطالعات تاریخ معاصر ایران

دورانی که خبری از ماشین نبود!

پیش از خواندن متن باید تصورمان را از ماشین خالی کنیم؛ از موتور محرکه قویی که چرخ را به راحتی و با سرعت به جلو می‌راند. اگر بخواهیم تصوری در ذهنمان بیاید، باید بگوییم که معمولا از حیوان یا انسان برای جلو بردن و به عنوان موتور محرکه استفاده می‌شد. بنا به کاربرد آن وسیله حمل و نقل مشخص میشد که چه حیوانی استفاده شود. علاوه بر این، طراحی اتاق هم در شکل گرفتن انواع وسیله نقلیه موثر بود.

البته این را هم فراموش نکنیم که نسل‌های پیش از ما ارتباط بهتری با پیاده‌روی داشتند و حتّی اگر به سفرهایشان نگاه کنید می‌بینید از حیوانات فقط برای حمل وسایل سفر و افراد ناتوان استفاده می‌کردند و خودشان با پای پیاده مسیر را می‌پیمودند. در شهر هم همینطور بود. البته تفاوتی که با امروز داشت این بود شهرها وسعت زیادی نداشتند که فرد برای رفتن از شرق به غربش یک روز در راه باشد. با همان پای پیاده می‌توانست کارهایش را به راحتی انجام دهد؛ نهایت وسیله‌ای برای حمل بارهایش استفاده می‌کرد.

امّا پادشاهان و افراد والامقام به دلیل جایگاه اجتماعی‌شان، مثل مردم عادی با پای پیاده جابه‌جا نمی‌شدند و حتما باید وسیله‌ای برای حمل و نقل در اختیارشان قرار می‌گرفت. بیشتر این مواردی هم که ذکر می‌کنیم به افراد والامرتبه جوامع متعلق بود و برای آنان ساخته شد امّا پس از مدتی در اختیار اقشار دیگر هم قرار گرفت.

وسایل نقلیه
عکس از دایره المعارف بزرگ اسلامی

کالسکه

 در منابع تاریخی گفته شده که اولین کالسکه را یک بازرگان روس به شاه عباس صفوی هدیه داد امّا چندان از آن استفاده نشد. گفته شده که کالسکه با وجود اینکه کار انسان را کمی راحت کرد امّا چندان هم وسیله راحتی برای مسافرت به حساب نمی‌آمده؛ ون هم سرعت خیلی کمی داشته و هم تکان‌های فراوان!

در دوران ناصرالدین شاه استفاده از کالسکه رواج پیدا می‌کند و او حدود 30 دستگاه کالسکه از روسیه برای تهران تهیه می‌کند که 23تای آن برای درون شهر و حدود 7 تا برای خارج از شهر استفاده می‌شود.

کالسکه‌ها بیشتر جنبه استفاده شخصی و خانوادگی داشتند و گران‌تر از درشکه‌ها بودند.

کالسکه

درشکه

گفته شده درشکه واژه‌ای اصالتا روسی است که به وسیله‌ نقلیه‌ای گفته می‌شود که با دو یا چهار چرخ توسط اسب کشیده می‌شود.

درشکه در زمان ناصرالدین شاه به مرور از کالسکه پیشی گرفت، زیرا حدود 4 نفر گنجایش داشت و دو اسب آن را می‌کشید. ناصرالدین شاه حتّی با رونق درشکه در تهران، به میرزا جوادخان اجازه تاسیس درشکه رانی داد و 30 درشکه وارد تهران کرد.

استفاده و رواج درشکه در تهران به اندازه‌ای بود که از 30 تای زمان ناصری، چند سال بعد در 1301 به حدود 400 درشکه در تهران رسید که تعدادی از آنها دیگر خراب شده بودند امّا بر اساس گزارش ارائه شده حدود 296 دستگاه درشکه در تهران آن روزگار رفت و آمد می‌کرده.

درشکه
عکس از مشرق نیوز

واگن اسبی

جعفر شهری در کتاب «تهران قدیم» خود از وسیله‌ای به نام واگن اسبی نام می‌برد. این وسیله با دو اسب روی ریل راه آهن حرکت می‌کرده. همین واگن اسبی، چندین خیابان تهران را به هم وصل می‌کرده و مردم برای رفت‌وآمد درون شهری از آن استفاده می‌کردند. به نظر می‌رسد واگن اسبی به نوعی از اجداد متروی امروزی محسوب می‌شود!

این واگن اسبی از چند قسمت تشکیل می‌شد: یک بخش مخصوص نشستن سورچی بود و بخش پشت سر آن جای نشستن مسافران که روی نیکت رو به روی هم می‌نشستند.

امّا این واگن اسبی چه نقاطی را به هم پیوند می‌داد؟

  • خط اول؛ خط بازار که تا پایان خیابان لاله‌زار نزدیک خیابان رفاهی رفت‌وآمد می‌کرد

  • خط دوم؛ خط خیابان شاهزاده عبدالعظیم که از بازار به راه می‌افتاد و از خیابان ناصریه و خیابان چراغ گاز می‌گذشت و با گذر از خیابان ری به ایستگاه ماشین دودی می‌رسید

  • خط سوم؛ باغ شاه بود که از بازار حرکت می‌کرد و پس از شش دو راهی به دروازه باغ شاه می‌رسید.

واگن اسبی
عکس از جام جم

دلیجان

دلیجان از واژه فرانسوی دلیژان آمده؛ وسیله چهار چرخ و مسقفی بود که ظرفیت بیشتری از افراد داخلش جا می‌شدند و فضایی هم برای حمل بار روی سقف و پشتش داشت؛ بنابراین معمولا از آن برای مسافرت استفاده می‌کردند. فنری که زیر اتاقک آن داشت، مانع انتقال ضربه‌های شدید به مسافران میشد. البته دلیجان وسیله حمل و نقل مرفه‌هان محسوب میشد. مثلا نمونه‌های دلیجان‌های پادشاهان را در بعضی موزه‌ها می‌توانید ببینید.

 

پالکی و کجاوه

 پالکی و کجاوه هر دو دارای دو صندوق بدون در بودند که دو طرف شتر یا قاطر بسته میشد؛ روباز آن را پالکی و نوع مسقف را کجاوه می‌نامیدند. اصطلاح هم‌پالکی هم از همینجا آمده؛ در واقع دو نفری که داخل صندوق‌ها می‌نشستند، هم‌پالکی یکدیگر نامیده میشدند.

آنهایی که وضع مالی خوبی داشتند معمولا علاوه بر کجاوه، اسبی هم همراه خودشان میاوردند که اگر پایشان در کجاوه خسته شد، از اسب استفاده کنند.

پالکی و کجاوه
عکس از روزنامه شهروند
پالکی و کجاوه
عکس از میراث فرهنگی گلستان

تخت روان

این وسیله حمل و نقل، اتاقی بزرگ با پنجره و شیشه داشت که روی دو تیر موازی افقی سوار می‌شد و دو انتهای تیرها به اندازۀ یک‌و‌نیم تا دو متر بلند‌تر بود. سر دو تیر در جلو و عقب با دو رشته زنجیر به هم وصل می‌شد. بین دو سر تیر جلویی، قاطر یا الاغی قرار می‌گرفت و زنجیر روی پالان حیوان میفتاد و میان دو سر تیر عقبی هم به همان شکل بود.

برای سوار و پیاده‌شدن، نردبانی در حدود چهارپله‌ای لازم بود که همیشه آن را روی پالان حیوان عقبی می‌بستند و در مواقع لزوم باز‌می‌کردند و در کنار تخت روان قرار می‌دادند. معمولا از این وسیله نقلیه مرفه‌هان و شاهزاده‌ها و همچنین برای حمل بیمار  استفاده می‌شد البته گاهی هم برای حمل اجساد از آن استفاده می‌کردند.

 

عماری یا هودج

 عماری، محمل یا هودج محفظه‌ای مثل اتاقکی کوچک بود که پنجره و پرده و در داشت و وسایل مسافران هم روی دو تیر بلند افقی و موازی سوار بود و سروته این دو تیر بر روی پالان دو قاطر بسته می‌شد.

 هودج

 سخن آخر

مواردی که در این متن نام برده شد، وسایل حمل و نقلی بودند که از دوره قاجار تا ورود اتومبیل در عصر پهلوی رایج بودند. قطعا هی کدام به راحتی ماشین‌ها و وسایل نقلیه امروزی نبودند امّا راحت‌ترها به خانواده سلطنتی و افراد مرفه تعلق داشت و مردم عادی با وسایل عمومی‌تر و ارزان‌تر جابه‌جا میشدند. البته به دلیل حضور این وسایل بین مردم در مدت طولانی، گاهی اینها وارد مراسم ایرانی هم شده‌اند و هنوز که هنوز است ممکن است در بعضی مراسم سنتی دیده شود؛ مثل حمل عروس در کجاوه.

جالب است بدانید ابتدای ورود ماشین، به دلیل عدم شناخت مردم، عموما از آن می‌ترسیدند و چندان استفاده نمی‌کردند و همچنان از همین وسایل حمل‌ونقلشان استفاده می‌کردند. مدتی گذشت تا استفاده از ماشین میان ایرانیان متداول شد.

 

تألیف: لست سکند

منبع: وبسایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، دایره المعارف بزرگ اسلامی و شهروند

 

نرگس کاظمی‌فرد
نرگس کاظمی‌فرد

سفر که به واژه‌ها پیوند می‌خورد، برایم مرزها را بی‌معنی می‌کند. گردشگری خواندم چون مفهوم سفر بیش از کلمه‌اش در ذهنم قد کشیده بود و ایرانشناسی خواندنم، دلیلش چیزی جز پیدا کردن ریشه‌هایم نبود. اما این ماجراجویی در مسیر واژه‌ها بود که علایقم را به سطح واقعیت رساند و مزه‌مزه کردن جهان را دوباره برایم ترجمه کرد.